رژیمهای غیرعلمی و تهدید سلامت
افزایش وزن و درگیر شدن در هزارتوی راههای منتهی به چاقی در تمام افراد مبتلا یکسان نبوده و هر کدام از این مبتلایان نیازمند اقداماتی میباشند که در خور و مناسب وضعیت شخصی آنها باشد و صرفاً کاهش دادن میزان انرژی دریافتی و حذف این یا آن وعده غذایی و محروم گردانیدن از گروههای خاص مواد غذایی چارهساز نمیباشد، لذا قبل از اینکه به ادامه مطلب و سرنوشت افرادی که به زعم خود میانبر زده و در آرزوی دستیابی به اندام موزون و رویایی به هر اقدامی دست زدهاند و به جای رسیدن به مقصد نهتنها راه به جایی نبردهاند، بلکه دهها اشکال و عوارض جدید را نیز بر خود هموار ساختهاند و چاقتر و بیمارتر از قبل گردیدهاند بپردازیم، از شما خوانندگان فرزانه و ژرفنگر درخواست بذل توجه به موارد زیر را دارم تا در تصمیمات آینده خود اول بیندیشید و سپس با در نظر گرفتن تمامی جوانب کار و پیامدهای احتمالی اقدام بفرمایید.
ضمناً این باور را داشته باشید که بزرگترین هنر شما کاهش سریع وزن نبوده، بلکه نگهداری و حفظ وزن به دست آمده و احساس سلامتی و سرزندگی بعد از اجرای یک رژیم مناسب خواهد بود. در این راستا به تعدادی از عوامل زمینهساز چاقیها اشاره مینماییم:
عوامل موروثی و ژنتیکی:
عوامل ژنتیکی از جمله موثرترین و تاثیرگذارترین فاکتورها تلقی میشوند. نحوه افزایش وزن و چاقیها تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی در افراد مختلف بسیار متفاوت از یکدیگر میباشد. حتی محل انباشتگی چربیها نیز در تمام افراد یکسان نیست؛ مثلا چاقی در ناحیه شکم و احشا (بهصورت فرم سیب) یا در نشیمنگاه و رانها (بهصورت فرم گلابی) یا چاقی بوفالویی (چاقی در نواحی بازو، کتف و پشت سینهها) و یا برعکس، تقسیم چربیهای به وجود آمده ناشی از مصرف بیشتر از نیاز غذاها به طور موزون در سطح بدن تقسیم شده باشد، همگی این موارد از پیشتعیینشده و جنبه ژنتیکی دارند.
پژوهشهای متعدد اثبات کردهاند که فاکتورهای خارجی و محیطی در بروز چاقیها در فرزندان پدر و مادرانی که اندام موزون دارند در ۹ درصد فرزندان آنها تاثیر میگذارد. این درصد در صورت چاق بودن یکی از والدین به ۵۰-۴۱ درصد و در صورت نامتوازن بودن هر دوی والدین (پدر و مادر)، این تأثیر به ۸۰-۶۶ درصد افزایش مییابد. علاوه بر فنوتیپ یا شکل ظاهری پدران و مادران، ژنوتیپ آنها نیز که به ظاهر قابل مشاهده نمیباشد، در بروز انواع چاقیها تاثیرگذار است و تاکنون بالغ بر ۲۵۰ تا ۳۰۰ ژن چاقکننده شناسایی شده است، مخصوصاً تجربیات بهعمل آورده شده بر روی دوقلوهای یک تخمی و کاملاً مشابه از نظر جنس و شباهت کامل اندام و قیافه نشان دادهاند که تحت تأثیر نوع تغذیه و بیشخوری و عدم تحرک کافی، اضافه وزن مشابهی پیدا کرده و محل تجمع چربیهای بدن آنها نیز بهطور کاملاً یکسان و مشابه است، از این جهت به زوجهایی که اضافه وزن و چاقی دارند توصیه میگردد از بدو تولد فرزندانشان بیشتر متوجه میزان و کیفیت تغذیه و تحرک غنچههای زندگیشان باشند تا فاکتورهای تأثیرگذار خارجی را تعدیل یا رفع نمایند و از انباشتگی چربی و بروز چاقیها و عوارض اجتنابناپذیر و بیماریزای چاقی در این کودکان معصوم پیشگیری کنند.
سن و جنس:
با افزایش سن در هر دو جنس و فرا رفتن آن از سن ۲۵ سالگی به بعد به ازاء هر ۱۰ سال، بین ۵ تا ۷ درصد از میزان انرژی پایه یا بازال افراد کاسته شده و به همین نسبت از میزان فعالیت نیز کم میشود.
لذا لازم میباشد که برای جلوگیری از انباشته شدن انرژیهای مازاد بر مصرف، از حجم و میزان غذاهای دریافتی روزمره سابق کاسته شده و با مصرف مواد غذایی کمچربی و پرفیبرتر، تنظیم برنامه منظم پیادهروی و ورزشهای کششی و رعایت دقیق تنوع و تعادل مواد مغذی دریافتی، از چاقیهای میانسالی و سالمندی پیشگیری بهعمل آید، چرا که هر چه قطر کمر در خانمها از ۸۰ افزونتر شده و به ۸۸ و ۹۶ سانتیمتر نزدیکتر شود و در آقایان از ۹۴ به ۱۰۲ و از ۱۰۲ به ۱۱۲ سانتیمتر برسد، انواع بیماریهای گوناگون فرصت ظهور و بروز پیدا کرده و باید جهت تعدیل و درمان و یا به عقب انداختن عوارض و ضایعات این بیماریهای گوناگون، مصرف داروهای رنگارنگ و جورواجور و پرهیزهای گوناگونی را خواهناخواه به مورد اجرا گذاشت یا در انتظار رخدادهای ناگهانی ناشی از عدم توجه به پیامدهای آغازین بدن و تبدیل شدن آنها به تظاهرات گوناگون و پیشرفت تدریجی آنها به صورت عوارض شدیدتر بود.
مسائل روانی، اقتصادی و اجتماعی:
این عوامل بهطور توأم یا بهصورت جداگانه فرد را به پرخوری، بدخوری و گرایش به بعضی از طعمها همراه با کاهش شدید تحرکات و فعالیتهای جسمی و بدنی و درونگرایی یا سندرم غذا خوردن نیمهشب سوق میدهند. افراد مبتلا به این سندرم گاهی تا ۵۰ درصد انرژی مورد مصرف خود را از غروب آفتاب آغاز میکنند و تا نیمههای شب به اوج خود میرسانند. در میان مبتلایان به این سندرم، اختلال در خواب رفتن یا قطع ناگهانی تنفس در اوج خواب عمیق و بیداری ناگهانی و یا خرخرهای طولانی و بسیار پرصدا مشاهده میگردد. علاوه بر موارد پیش گفت عادت به سورچرانی و عدم توانایی کنترل میزان خورد و خوراک معمولاً در گروهی از این افراد مشاهده میگردد که در اکثریت آنها ولع خوردن از عصر و غروب آفتاب آغاز شده و با پیشرفت شب به اوج میرسد.
تأثیر داروهای مصرفی:
تحت تاثیر مصرف اجتنابناپذیر داروهای کنترلکننده غده تیرویید و یا تخمدانها و پروستات و میزان فشار خون، درد مفاصل، چربی، اوره، اسیداوریک و قند خون افزوده شده یا مصرف آرامبخشها، خوابآورها، کورتیکواستروییدها، داروهای ضدافسردگی و داروهای درمان صرع و اختلالات روانی و غیره منجر به تغییراتی در میزان نیاز به انرژی پایه میگردد که لازم است نسبت به تغییر عادات غذایی قبلی و کاهش میزان مصرف غذا از بعد کمی و بهبود کیفیت آن اقدام شود و با یک برنامه سبک فعالیتهای بدنی در قالب پیادهروی، یوگا، حرکات کششی و انقباض و انبساط عضلات شکم، نشیمنگاه، رانها و ساق پا در هر فرصتی همراه گردد تا از پیشرفت اضافهوزن و آغاز چاقیها جلوگیری به عمل آید.
عادات غذایی و عدم فعالیت بدنی:
عادات بد غذایی توأم با کمتحرکی، تنبلی و بیمیلی به انجام فعالیتهای بدنی، ریزهخواری و ناخنک زدن، احساس ویارگونه به مصرف مواد شیرین بعد از صرف غذای کافی، شکستن مداوم تخمه و آجیل، میل کردن تنقلات پرانرژی و فاقد مواد مغذی مورد نیاز بدن در حین مشاهده فیلم و مسابقات و جشن و سرور و مخصوصاً خوردن و نوشیدن دایمی و بدون وجود احساس گرسنگی و گرایش به مصرف مواد غذایی پرچربی، سرخشده و تفت داده شده در روغنهای جوشان و دهها مورد دیگر که از مجال این بحث خارج میباشد، از جمله عوامل زمینهساز چاقی محسوب میگردند و این پیامدها اگر با شبزندهداری و عدم فعالیت روزانه نیز توام گردند و با حذف صبحانه و میانوعده روز تکمیلتر شوند، روند سیر چاقی و بیماریهای ناشی از آن بسیار تشدید میگردد. در آینده در مورد سایر عوامل زمینه ساز چاقیها و مطالب مرتبط صحبت خواهیم کرد.
دکتر سید ضیاء الدین مظهری متخصص تغذیه و رژیم درمانی از دانشگاه آلمان دانشیار دانشگاه علوم پزشکی ایران
زیبـا شــو دات کام